لبخنـــــــــــد ژکـــــــــــوند ــــک مـــــــادامــــــ

زَنیــــ اینجاستــــ کــِــ میــــ خواهـَـــــد لَبخَنــــــــد بـِـــــــزَنَد :)

لبخنـــــــــــد ژکـــــــــــوند ــــک مـــــــادامــــــ

زَنیــــ اینجاستــــ کــِــ میــــ خواهـَـــــد لَبخَنــــــــد بـِـــــــزَنَد :)

گفته بودم ف.ی.س.ب.و.ک برایم یک ایالتی آزادی‌بخش است اما نگفته‌بودم این ایالت فقط در پیج خودم است و بس!





امروز یک پست تشکر برای یکی از دوستان بلاگر که 4 سال است می‌شناسمش توی یکی از گروه‌ها نوشته بودم! تا حالا از این قسم فعالیت‌ها نداشتم . راستش را بخواهیید اولش می‌خواستم روی وال خودش بنویسم که دیدم بسته‌است بنابران تصمیم گرفتم توی یک گروه بنویسم اما نوشتن این پست همانا و حرف‌ها و مسیج‌های دیگران همانا!!!

برای منی که بارهای توی این بلاگستان از خیلی‌ها برای بودنشان و دوستی‌شان تشکر کرده بودم و همه‌اش بازخوردهای مثبت دریافت‌ کرده بودم ، شنیدن آن‌ها زیادی سنگین بود...

فکرش را هم نمی‌کردم دوستی من با پوریا اینقدر برای دیگران غیرقابل درک باشد! به جرات می‌توانم بگویم دوستی من و پوریا یکی از سالم ترین دوستی‌هایی است که می‌شناسم

بیشتر از آن‌که نگران خودم باشم ، ناراحتم که نکند پوریا و همسرش از کامنت‌ها دلگیر شوند. ازشان عذرخواهی کردم اما...

یک جورهایی عذاب وجدان گرفتم...


+ کامنت‌دانی را به خاطر آذرنوش باز می‌کنم اما نمی‌دانم و نمی‌توانم قول دهم که به‌شان جواب بدهم 
پیشاپیش عذرخواهم