لبخنـــــــــــد ژکـــــــــــوند ــــک مـــــــادامــــــ

زَنیــــ اینجاستــــ کــِــ میــــ خواهـَـــــد لَبخَنــــــــد بـِـــــــزَنَد :)

لبخنـــــــــــد ژکـــــــــــوند ــــک مـــــــادامــــــ

زَنیــــ اینجاستــــ کــِــ میــــ خواهـَـــــد لَبخَنــــــــد بـِـــــــزَنَد :)

عنوان ندارد




بقیه آدم‌های این کره خاکی را نمی‌دانم اما برای من نابود شدن رویاهایم بزرگ‌ترین کابوس زندگیم هستند.

کابوس فقط توی قصه‌ها و خواب‌ها نیست، جلوی چشم آدم هم می‌تواند اتفاق بیوفتد.



هیچ وقت اینطوری نبودم، حداقل نه تا یک سال و نیم پیش ، نه اینقدر فرسوده و بی حوصله و درب و داغون

نه با این همه معده درد و سر درد و پا درد و کمر درد و کلافگی حاصل از این‌ها

نه اینقدر زودرنج و عصبی و خسته

و نه اینقدر ساکت

من این نبودم و این شدم



شده‌ام آیینه دق خودم 

همین و بس



نظرات 3 + ارسال نظر
خاموش دوشنبه 23 دی 1392 ساعت 22:37

همه اینطوری ان کیانا
از اثرات بزرگ شدنه تازه بدترم میشه دیدم که میگم

بزرگ شدن؟ نه خاموشم نه
بزرگ شدن نباید اینطور باشه ، که اگر هست یعنی یک چیزی درست سرجایش قرار نگرفته
باید توی بزرگ شدن آرامش باشه اما نیست این یعنی یک جای کار ، یک جای مسیر اشتباه رفتیم ، اشتباه کردیم

امیرحسین... سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 09:43

من هم همینطورم... صبوری کن

تو چرا امیرحسین؟؟؟

صبوری راه حل نیست ، پاک کردن صورت مسئله س. باید دنبال یک راه بود ، یک راه درست

دل آرام سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 13:25 http://delaramam.blogsky.com

به نظر من همه ما توی بعضی دوره های زندگیمون این مدلی میشیم. اینجا، دقیقا توی این مدل روزها باید کسی، چیزی، نیرویی، رویایی یا هر محرک قوی دیگه ای چنگ بندازه و ما رو از خودمون بیرون بیاره. نمیشه هی خودمون حواس خودمون رو پرت کنیم... نمیشه...

حق با توئه دلی نمیشه
نمیشه حواسمونو پرت کنیم ، یعنی اصن تا کی حواسمون و پرت کنیم؟ تا کجا ؟

باید کسی ، چیزی باشه اما نیست من ندارمش توی این روزا
کاش پیدا شه یا پیداش کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد