اینکه دو روز این پا و اون پا کنی برای زنگ زدن، اینکه پای تلفن صدای گریه رفیقتو بشنوی ، اونم رفیقی که واست کلی خاطره خوب ساخته خیلی سخته خیلی
اینکه هی سعی کنی بغضت نترکه اما هی اشکات بریزه
صدات بلرزه
یاد اون روزای جهنمی خودت بیوفتی و درک کنی که چقدددر براشون سخته
اینکه هیچ کلمه ای نباشه واسه توصیف دردشون
نتونی مرهم باشی
همه ش خیلی سخته خیلییییی
فقط دعا میکنم خدا بهشون صبر بده ، صبر زیاد
لعنت به اشکایی که تموم نمیشن
لعنت به دردایی که هیچوقت کهنه نمیشن
لعنت به همشون...